شرایط محرومیت از ارث به قرار زیر است:
1- قتل عمدی: در صورتی که وارث عمداً اقدام به قتل مورث خود نموده باشد از او ارث نمی برد.
براساس ماده 880 قانون مدنی :
« قتل از موانع ارث است بنابراین کسی که مورث خود را عمداً بکشد از ارث او ممنوع میشود اعم از این که قتل بالمباشره باشد یابالتسبیب و منفرداً باشد یا به شرکت دیگری.
2- کفر: در صورتی که وارث کافر بوده و مورث مسلمان باشد در این صورت امکان ارث بری برای وارث وجود ندارد. بر اساس ماده 881 مکرر قانون مدنی:
«کافر از مسلم ارث نمیبرد.»
نکته: در صورتی که مورث کافر بوده و وارث مسلمان باشد در این صورت مسلمان از کافر ارث برده و از ارث محروم نمی شود.
3-زنازادگی: در صورتی که فردی حاصل زنا باشد در این صورت از زانی و زانیه ارث نمی برد.
4- لعان: در صورت تحقق لعن بین زوجین و فوت یکی از آنها در مدت عده، ارث بردن ممکن نمی باشد. براساس ماده 882 قانون مدنی :
« بعد از لعان زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند و همچنین فرزندی که به سبب انکار او لعان واقع شده از پدر و پدر از او ارث نمیبرد لیکن فرزند مزبور از مادر و خویشان مادری خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث میبرند. »
نکته: لعان در لغت به معنی لعنت کردن است و در اصطلاح عبارت است از اظهار لعن و نفرت بین زوجین با صیغهی مخصوص، با این منشاء که شوهر به همسر خود نسبت زنا بدهد و یا فرزندی را که شرعاً ملحق به اوست، انکار کند.
نکته: لعان سبب محرومیت فرزند از ارث پدر و همچنین محرومیت پدر از ارث فرزند می باشد، در صورت رجوع پدر از لعان تنها فرزند از پدر ارث می برد.
راهکار قانونی محروم کردن از ارث
با فوت شخص اموال وی به وراث منتقل می شود و اشخاص نمی توانند وصیت نموده و بیان نمایند که فلان وارث از ارث محروم شود یا از اموالم به او نرسد، زیرا قواعد و قوانین ارث در رابطه مستقیم با نظم عمومی بوده و توافق خلاف آن ممکن نمی باشد. البته برای اینکه شخصی بتواند مانع از ارث بردن همه وراث یا برخی از آنها بعد از فوت خود بشود می بایست اقدامات قانونی لازم را قبل از فوت خود و در زمان حیاتش تدارک ببیند.
همانطور که میدانیم شخص در زمان حیاتش مالک تام اموال خود بوده و می تواند هرگونه دخل و تصرفی را در آنها بنماید، راهکارهای قانونی که سبب می شود وراث به طور کلی یا جزئی از ارث محروم شوند از قرار ذیل می باشند:
1- وصیت: مورث می تواند با تنظیم وصیت(با رعایت شرایط قانونی اعتبار)، تا یک سوم از اموالش را به یکی از وراث یا چند نفر از وراث یا حتی شخص ثالث، منتقل نماید و با این اقدام خود سبب شود که وراث یا بعضی از آنها از ارث کمتری بهره ببرند. وصیت بر دو نوع می باشد: وصیتی که سبب برخورداری و تملیک می شود که وصیت تملیکی است، و وصیتی که جهت انجام کار یا تصرفی توسط موصی(وصیت کننده) است و وصیت عهدی نام دارد منظور از وصیت در این مقاله نوع اول است.
نکته: وصیتی که مبتنی بر بیش از یک سوم اموال باشد در صورتی نافذ می باشد که سایر وراث نسبت به آن توافق نموده قبولی (اجازه) خود را اعلام نمایند در غیر اینصورت وصیت نسبت به مقدار زاید بر ثلت باطل می باشد.نکته: وصیت به محروم کردن وارث، حتی اگر مورد قبول محروم شونده از ارث باشد نیز نافذ نبوده و باطل می باشد.
2- صلح عمری: صلح عمری یکی از بهترین راه های انتقال اموال قبل از فوت و حربه ای جهت محروم کردن سایر وراث از ارث می باشد. در این نوع صلح شخص اموال و دارایی های خود را به یکی از وراث منتقل می کند اما با این شرط که تا زمانی که وی زنده است اختیار تام داشته و در واقع اموال همچنان در ید وی بوده و حتی منافع حاصل از اموال منتقل شده تا لحظه فوت به وی تعلق گیرد. در این نوع صلح گرچه انتقال اموال و دارایی صورت می گیرد، اما حق انتفاع از مال مذکور تنها به مالک اولیه و بدون رضایت وی می تواند دخل و تصرف حقوقی یا مادی در مال نمود.
در مورد املاک دارای سند رسمی، برای اینکه صلح عمری به رسیمیت شناخته شود لازم است که طرفین جهت ثبت آن به دفتر اسناد رسمی مراجعت نمایند و سند مصالحه رابه شرط عمری تنظیم کنند در این صورت عین مال به صورت مشروط به متصالح منتقل شده اما منافع آن در اختیار مصالح باقی است، اما در خصوص املاک و اموال دارای سند عادی نیاز به تنظیم دفتر اسناد نیست.
3-بیع: در صورتی که مورث قبل از فوت خود مال یا اموال خود را به یکی از وراث یا شخص ثالثی از طریق بیع منتقل نماید با این اقدام، عملاً باعث محروم کردن وراث از ارث شده است. بیع به دو نوع مشروط و مطلق تقسیم می شود در بیع مطلق مورث اموال خود را قبل از فوت منتقل می کند اما در بیع مشروط در قالب شرط فعل می توان بر انتقال گیرنده شرط کرد که تا زمانی که در قید حیات است در مبیع، تصرفی ننماید و بعد از فوت وی از مال استفاده نماید.